آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Wave

    weɪv weɪv

    گذشته‌ی ساده:

    waved

    شکل سوم:

    waved

    سوم‌شخص مفرد:

    waves

    وجه وصفی حال:

    waving

    شکل جمع:

    waves

    معنی wave | جمله با wave

    verb - intransitive B1

    دست تکان دادن، موجی بودن، موج زدن

    A flag waving in the breeze.

    پرچمی که در نسیم در اهتزاز است.

    Branches waved gently and shed their leaves.

    شاخه‌ها به‌ آرامی تکان می‌خوردند و برگ‌های خود را می‌ریختند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a field of waving wheat

    کشتزاری از گندم‌های مواج

    He smiled and waved at us.

    لبخندی زد و برای ما دست تکان داد.

    The president waved at the crowd.

    رئیس‌جمهور برای جماعت دست تکان داد.

    Rustam waved his sword in the air.

    رستم شمشیرش را در هوا تکان داد.

    The drunken man waved his fist at me.

    مرد مست مشتش را به سویم تکان داد.

    The border guard looked at my passport and waved me on.

    نگهبان مرز به گذرنامه‌ام نگاهی کرد و اشاره کرد که رد شوم.

    to wave farewell

    با علامت دست خداحافظی کردن

    noun countable

    موج، فر موی سر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    the waves of a stormy sea

    امواج دریای توفانی

    radio waves

    امواج رادیو

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    wave after wave of enemy assault troops

    موج‌های متوالی تکاوران دشمن

    a heat wave

    موج هوای گرم

    a wave of anger

    موجی از خشم

    A big wave turned the boat on its side.

    موج بزرگی قایق را چپه کرد.

    a new crime wave

    موج جدیدی از جنایت

    a permanent wave

    فر دائم

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wave

    1. noun sea surf, current
      Synonyms:
      surge current movement stream roll swell rush breaker tide drift flood billow ripple foam ground swell crest roller bending twist curl winding loop convolution undulation uprising upsurge ridge sweep influx rippling heave tendency rocking tube comber crush rash gush outbreak unevenness sign signal corkscrew twirl scroll curlicue whitecap
    1. verb move back and forth; gesture
      Synonyms:
      shake move to and fro flutter swing stir oscillate quiver tremble vibrate wag sway flow fluctuate signal indicate motion gesture direct beckon flap ripple surge whirl waggle falter reel seesaw pulsate pulse swish wobble billow flourish twist twirl vacillate undulate wigwag coil curl stream brandish sign palpitate quaver swirl switch wield

    Phrasal verbs

    wave (something) about

    (چیزی را) به اطراف تکان دادن، به نوسان درآوردن

    wave somebody along (or on, aside, away etc.)

    با حرکت دست کسی را فراتر راندن (به جلو یا کنار یا دورتر راندن یا راهنمایی کردن)

    Idioms

    make waves

    وضع موجود را به هم زدن، سر و صدا ایجاد کردن

    سوال‌های رایج wave

    گذشته‌ی ساده wave چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده wave در زبان انگلیسی waved است.

    شکل سوم wave چی میشه؟

    شکل سوم wave در زبان انگلیسی waved است.

    شکل جمع wave چی میشه؟

    شکل جمع wave در زبان انگلیسی waves است.

    وجه وصفی حال wave چی میشه؟

    وجه وصفی حال wave در زبان انگلیسی waving است.

    سوم‌شخص مفرد wave چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد wave در زبان انگلیسی waves است.

    ارجاع به لغت wave

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wave

    لغات نزدیک wave

    • - waugh
    • - waul
    • - wave
    • - wave (something) about
    • - wave band
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.