گذشتهی ساده:
scrolledشکل سوم:
scrolledسومشخص مفرد:
scrollsوجه وصفی حال:
scrollingشکل جمع:
scrollsطومار، پیچک، نوشته یا فهرست طولانی، طومار نوشتن، کتیبه نوشتن، ثبت کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the scroll of fame
فهرست نیک نامان
This computer scrolls too slowly.
این کامپیوتر خیلی آهسته پیمایش میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scroll» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scroll