گذشتهی ساده:
documentedشکل سوم:
documentedسومشخص مفرد:
documentsوجه وصفی حال:
documentingشکل جمع:
documentsسند، مدرک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
a legal document
سند قانونی
He stole secret documents and sold them to the enemy.
او اسناد سری را میدزدید و به دشمن میفروخت.
documents proving his guilt
مدارکی که جرم او را ثابت میکرد
مستند کردن، با مدرک ثابت کردن، سند ارائه دادن برای، مدرک آوردن برای، سندیت دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a well-documented book
کتاب مستند، کتادب فرنودین
You must document your claims.
ادعاهای خود را باید با سند و مدرک اثبات کنید
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «document» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/document