امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Script

    skrɪpt skrɪpt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      scripts

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable B2
    متن، متن نمایشنامه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun countable
    دست‌خط، خط
    - Nasta'leegh script
    - خط نستعلیق
    - It is in Chinese script.
    - به خط چینی نوشته شده است.
    noun countable
    سند، متن سند
    noun countable
    حروف الفبا
    verb - transitive
    به‌ صورت متن نمایشنامه درآوردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد script

    1. noun handwriting
      Synonyms: calligraphy, characters, chirography, fist, hand, letters, longhand, penmanship, writing
    2. noun story for a performance
      Synonyms: article, book, copy, dialogue, libretto, lines, manuscript, playbook, scenario, text, typescript, words

    ارجاع به لغت script

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «script» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/script

    لغات نزدیک script

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند