امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Article

ˈɑːrt̬ɪkl ˈɑːtɪkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    articled
  • شکل سوم:

    articled
  • وجه وصفی حال:

    articling
  • شکل جمع:

    articles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
مقاله (در مجله یا روزنامه یا اینترنت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- His article was published in a number of newspapers.
- مقاله‌ی او در چند روزنامه چاپ شد.
- She wrote an article about the benefits of veganism.
- مقاله‌ای درمورد فواید گیاه‌خواری مطلق نوشت.
noun countable B1
دستور زبان حرف تعریف، شناس‌واژه
- Don't forget to include the definite article before the noun.
- فراموش نکنید که حرف تعریف معین را پیش از اسم قرار دهید.
- The article "the" is used before a specific noun.
- شناس‌واژه‌ی the پیش از اسم خاص می‌آید.
noun countable
تکه، قلم، چیز، شیء
- an article of clothing
- یک تکه لباس
- Place the wet articles on the towel.
- چیزهای خیس را روی حوله بگذارید.
- The stolen articles were found.
- اشیای مسروقه پیدا شد.
noun countable
حقوق بند، ماده
- according to article 20 of the U.N. Charter
- طبق بند بیست منشور سازمان ملل‌ متحد
- one of the articles of the constitution
- یکی از بندهای قانون اساسی
noun
انگلیسی بریتانیایی حقوق کارآموزی وکالت (articles)
- The law student was excited to begin his articles
- دانشجوی حقوق برای شروع کارآموزی وکالت هیجان‌زده بود.
- Completing articles was an important step in his life.
- تکمیل کارآموزی وکالت گامی مهم در زندگی او بود.
verb - transitive
به گذراندن کارآموزی ملزم کردن
- The artist decided to article the talented young painter.
- این هنرمند تصمیم گرفت نقاش جوان بااستعداد را به گذراندن کارآموزی ملزم کند.
- an articled person
- شخصی که به گذراندن کارآموزی ملزم شده است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد article

  1. noun item, object
    Synonyms:
    commodity dojigger gizmo piece substance thing thingamabob thingamajig unit
  1. noun piece of writing
    Synonyms:
    beat blurb column commentary composition discourse editorial essay exposition feature item paper piece scoop spread story theme think piece treatise write-up
  1. noun section of document
    Synonyms:
    branch chapter clause detail division element head heading item matter paragraph part passage piece point portion provision

Collocations

ارجاع به لغت article

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «article» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/article

لغات نزدیک article

پیشنهاد بهبود معانی