فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Clause

klɒːz klɔːz

شکل جمع:

clauses

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

بند، ماده

noun countable

شرط، ماده، عهد، بند، جز ، قضیه، جزئی از جمله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

dependent clause

جمله‌واره‌ی وابسته

independent clause

بند آزاد، جمله‌واره‌ی ناوابسته

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The contract included a clause according to which he could buy the house back at the original price.

قرارداد حاوی ماده‌ای بود که طبق آن او می‌توانست خانه را دوباره به قیمت اولیه بخرد.

clause five of the party's constitution

اصل پنجم مرام‌نامه‌ی حزب

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clause

  1. noun provision in document
    Synonyms:
    provision condition requirement stipulation article section part point paragraph limitation specification item passage rider chapter heading proviso catch fine print small print string attached to something ultimatum codicil joker kicker

ارجاع به لغت clause

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clause» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clause

لغات نزدیک clause

پیشنهاد بهبود معانی