فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Claudication

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    لنگی، شلی ( shali )
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد claudication

  1. noun Disability of walking due to crippling of the legs or feet
    Synonyms: lameness, limping, gimp, gimpiness, gameness

ارجاع به لغت claudication

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «claudication» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/claudication

لغات نزدیک claudication

پیشنهاد بهبود معانی