شکل جمع:
gimpsناپسند آدم احمق، نفرتانگیز، مزاحم، نادان، ابله
What a gimp! He ruined the whole plan.
چه احمقی! تمام نقشه را خراب کرد.
I can’t believe that gimp broke my phone again!
باورم نمیشود آن ابله دوباره گوشی مرا شکست!
انگلیسی آمریکایی ناپسند شَل، لنگ، چلاق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She became a gimp after the accident, but she never lost her spirit.
پساز تصادف لنگ شد، اما هیچگاه روحیهاش را از دست نداد.
The term ‘gimp’ is now considered offensive when referring to people with disabilities.
اصطلاح «شل» امروزه در اشاره به افراد دارای معلولیت، توهینآمیز محسوب میشود.
انگلیسی آمریکایی لنگی (ناتوانی در راه رفتن)
She tried to hide her gimp, but it was obvious when she walked.
او سعی میکرد لنگی پایش را پنهان کند، اما هنگام راهرفتن آشکار بود.
The old man moved slowly, his gimp making every step difficult.
پیرمرد آهسته حرکت میکرد و لنگی پایش هر قدم را برایش سخت میکرد.
He walks with a gimp in one leg.
وقتی راه میرود یک پایش میلنگد.
I saw a beggar gimping along the street.
گدائی را دیدم که در راستای خیابان لنگانلنگان راه میرفت.
gimpy knees
زانوهای سست
فرمانبردار، مطیع (اشاره به شخصی که دوست دارد در رابطهی جنسی با او بدرفتاری شود)
In the movie, the gimp character obeys every order without question.
در فیلم، شخصیتِ مطیع بدون هیچ پرسشی از تمام دستورات پیروی میکند.
He was portrayed as a gimp who never stood up for himself.
او بهعنوان شخصی فرمانبردار و بیاراده به تصویر کشیده شد.
شکل جمع gimp در زبان انگلیسی gimps است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gimp» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gimp