گذشتهی ساده:
scoopedشکل سوم:
scoopedسومشخص مفرد:
scoopsوجه وصفی حال:
scoopingشکل جمع:
scoopsاسکوپ، قاشق بستنی، قاشق، ملاقه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The gardener used a scoop to carefully transplant the delicate seedlings.
باغبان از یک قاشق برای کاشت نهالهای ظریف استفاده کرد.
The ice cream shop uses a large scoop.
بستنیفروشی از یک اسکوپ بزرگ استفاده میکند.
She used a scoop to dig out the perfect amount of flour for the recipe.
او از یک قاشق برای بیرون آوردن مقدار مناسب آرد برای دستور غذا استفاده کرد.
اسکوپ (مقدار نگهداریشده توسط یک قاشق بستنی)، پیمانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She gave me two scoops of ice cream.
به من دو اسکوپ بستنی داد.
He added a scoop of sugar to his coffee.
یک پیمانه شکر به قهوهاش اضافه کرد.
خبر داغ، خبر دستاول
Everyone rushed to buy the newspaper with the latest scoop on the scandal.
همه هجوم آوردند تا روزنامه را با آخرین اخبار داغ رسوایی بخرند.
The reporter had an exclusive scoop about the celebrity's secret wedding.
گزارشگر یک خبر دستاول اختصاصی در مورد عروسی مخفیانهی این سلبریتی داشت.
(با اسکوپ، ملاقه، مشت یا ...) چیزی را برداشتن، ریختن، گذاشتن
She scooped the ice-cream on the plate.
بستنی را با ملاقه در بشقاب گذاشت.
The tractor scooped the dirt off the road and dumped it into the truck.
تراکتور خاکها را از جاده برمیداشت و داخل کامیون خالی میکرد.
کسب کردن، به دست آوردن، از آن خود کردن، درو کردن، بردن (آرا یا جوایز)
His proposal scooped up overwhelming support from the council.
پیشنهادش حمایت قاطع شورا را به دست آورد.
The film scooped all the major categories at the Oscars.
آن فیلم، همهی جوایز مهم اسکار را یکجا برد.
سبقت گرفتن، پیشی گرفتن، زودتر منتشر کردن (خبر)
He’s known for always scooping the biggest stories in town.
او به خاطر انتشار زودهنگام بزرگترین اخبار شهر شناخته میشود.
The journalist scooped the others by revealing the scandal first.
آن خبرنگار با افشای زودهنگام رسوایی، از بقیه سبقت گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scoop» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scoop