فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Trowel

ˈtraʊəl ˈtraʊəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun verb - transitive
    ماله، بیلچه باغبانی، ماله کشیدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد trowel

  1. noun An implement
    Synonyms: blade, scoop, spade, implement

ارجاع به لغت trowel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trowel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trowel

لغات نزدیک trowel

پیشنهاد بهبود معانی