Troy

trɔɪ trɔɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
شهر تروا در شمال غربی آسیای صغیر، وابسته به تروا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد troy

  1. noun A system of weights used for precious metals and gemstones; based on a 12-ounce pound and an ounce of 480 grains
    Synonyms: troy-weight
  2. noun An ancient city in Asia Minor that was the site of the Trojan War
    Synonyms: ilion, ilium

ارجاع به لغت troy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «troy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/troy

لغات نزدیک troy

پیشنهاد بهبود معانی