آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ دی ۱۴۰۳

    Book

    bʊk bʊk

    گذشته‌ی ساده:

    booked

    شکل سوم:

    booked

    سوم‌شخص مفرد:

    books

    وجه وصفی حال:

    booking

    شکل جمع:

    books

    معنی book | جمله با book

    noun countable A1

    کتاب

    book, کتاب
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    The writing of this book took ten years.

    نگارش این کتاب ده سال طول کشید.

    a book of poetry

    کتاب شعر

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a book of history

    کتاب تاریخ

    noun countable A1

    دفتر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    He is going to help me go over my books.

    در رسیدگی به دفاترم به من کمک خواهد کرد.

    an account book

    دفتر حساب

    noun countable

    سفر (بخشی که از کتاب بزرگ که خود چند فصل دارد مثل کتاب مقدس)

    I just finished reading the book of Job.

    تازه خواندن سفر ایوب را تمام کردم.

    Many scholars believe The Book of Job to be one of the oldest texts in the Bible.

    بسیاری از محققان معتقدند سفر ایوب یکی از قدیمی‌ترین متون کتاب مقدس است.

    noun countable C2

    کتابچه، دفترچه (تمبر و بلیت و غیره)

    I need to buy a book of stamps to mail these letters.

    برای ارسال این نامه‌ها باید کتابچه‌ی تمبر بخرم.

    The price of a book of stamps has increased.

    قیمت دفترچه‌ی تمبر افزایش یافته است.

    noun plural

    اقتصاد دفاتر حساب (books)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

    مشاهده

    The accounting department maintains all the books.

    واحد حسابداری همه‌ی دفاتر حساب را نگهداری می‌کند.

    Can you please fetch me the books from the accounting department?

    آیا می‌شه لطفاً دفاتر حساب رو از حسابداری برام بیاری؟

    verb - intransitive verb - transitive A2

    رزرو کردن (اتاق و جا و غیره)، جا و اتاق و غیره رزرو کردن

    I have booked two seats on the next flight.

    دو صندلی در پرواز بعدی رزرو کرده‌ام.

    I need to book a table at the restaurant.

    باید برای شام در رستوران میز رزرو کنم.

    verb - transitive

    مشخصات ... را نوشتن، یادداشت کردن (توسط پلیس در دفتر کلانتری)، نام یا شماره‌ی ... یادداشت کردن (توسط داور مسابقه به دلیل نقض مقررات)

    I was booked for speeding yesterday.

    دیروز پلیس اسمم را به‌ دلیل سرعت زیاد یادداشت کرد.

    The referee decided to book the player.

    داور تصمیم گرفت نام بازیکن را یادداشت کند.

    verb - transitive

    حقوق متهم کردن، اتهام وارد کردن (به جرم)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

    مشاهده

    The police officer plans to book the thief for theft.

    افسر پلیس قصد دارد دزد را برای سرقت متهم کند.

    The prosecutor will book the defendant.

    دادستان به متهم اتهام وارد خواهد کرد.

    noun

    دین کتاب مقدس (با B بزرگ)

    Many people find solace in reading the Book.

    بسیاری از مردم با خواندن کتاب مقدس آرامش می‌یابند.

    The words of the Book have the power to inspire and uplift.

    واژگان کتاب مقدس قدرت الهام بخشیدن و نشاط بخشیدن را دارند.

    noun countable

    سینما و تئاتر اپرانامه

    The book for the new opera was just delivered to the composer.

    اپرانامه‌ی جدید به‌تازگی به آهنگساز تحویل داده شد.

    The author spent years writing the book.

    این نویسنده سال‌ها برای نوشتن این اپرانامه وقت گذاشته است.

    noun

    متن (نمایشنامه)

    The director handed me the book for the upcoming performance.

    کارگردان متن را برای اجرای آتی در اختیار من قرار داد.

    The director handed out copies of the script book to the actors.

    کارگردان نسخه‌هایی از متن نمایشنامه را در اختیار بازیگران قرار داد.

    noun countable

    مسئول شرط‌بندی

    The book collected all the bets.

    مسئول شرط‌بندی تمام شرط‌ها را جمع‌آوری کرد.

    The book carefully monitored all the bets placed on the boxing match.

    مسئول شرط‌بندی به‌دقت تمام شرط‌بندی‌های انجام‌شده در مسابقه‌ی بوکس را زیر نظر داشت.

    noun countable

    دفتر ثبت (شرط‌بندی)

    I placed a bet in the book.

    در دفتر ثبت شرط خودم را نوشتم.

    She looked at the book to see the points.

    برای دیدن امتیازها به دفتر ثبت نگاه کرد.

    adjective

    برگرفته از کتاب، وابسته به کتاب، کتابی

    His book knowledge lacked practical application in the real world.

    دانش کتابی او در دنیای واقعی کاربرد عملی نداشت.

    The professor's lecture focused on book concepts rather than hands-on examples.

    سخنرانی استاد به جای مثال‌های عملی، بر مفاهیم برگرفته از کتاب متمرکز بود.

    slang verb - intransitive

    دررفتن، بیرون زدن

    I need to book before the traffic gets worse.

    قبل از بدتر شدن ترافیک باید دربرم.

    He decided to book out of the meeting early.

    تصمیم گرفت زودتر از جلسه بزنه بیرون.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد book

    1. noun account; diary
      Synonyms:
      record register list notebook pad agenda roster album
    1. verb register, arrange for
      Synonyms:
      reserve schedule enroll register sign up enter engage hire order arrange for set up organize line up procure make reservation pencil in preengage charter bespeak sew up bill
      Antonyms:
      cancel bow out
    1. verb arrest
      Synonyms:
      take into custody arrest charge accuse prefer charges
      Antonyms:
      free let go exonerate

    Phrasal verbs

    book in

    رزرو کردن، در دفتر هتل ثبت نام کردن و جا گرفتن

    booked up

    (رستوران و هتل و هواپیما و غیره) پر

    Collocations

    exercise book

    کتاب تمرین، دفتر مشق

    code book

    رمزنامه

    reference book

    کتاب مرجع (کتابی که برای دسترسی به اطلاعاتی مشخص به بخش معینی از آن رجوع می‌‏شود)

    book club

    باشگاه کتاب‌خوانان، انجمن کتاب‌خوانی، باشگاه دوستداران کتاب (گروهی از مردم که به‌صورت منظم دور هم جمع می‌شوند تا درباره‌ی کتابی که همه خوانده‌اند صحبت کنند)

    باشگاه کتاب‌خوانی، انجمن کتاب‌خوانی (مجموعه‌ای که کتاب‌های منتخب را با قیمت‌های پایین‌تر به اعضا یا مشترکین خود می‌فروشد)

    booked up

    (رستوران و هتل و هواپیما و غیره) پر

    Idioms

    by the book

    طبق قوانین، در چهارچوب مقررات، براساس مقررات

    don't judge a book by its cover

    از روی ظاهر قضاوت نکن، نمی‌شه فقط از روی ظاهر قضاوت کرد (ما برون را ننگریم و قال را، ما درون را بنگریم و حال را)

    little black book

    (عامیانه) کتابی که حاوی نام و آدرس دوستان دختر و معشوقه‌ها باشد

    be in someone's black book

    در کتاب (یا لیست) سیاه کسی بودن، مورد طرد یا دشمنی قرار گرفتن

    take a leaf from someone's book

    از کسی سرمشق گرفتن، پیروی کردن (از کسی)

    Idioms بیشتر

    like a book

    1- به زبان کتابی، لفظ قلم 2- با فهم کامل، به‌طور واضح و آشکار

    every trick in the book

    همه‌ی دوز و کلک‌ها، هر کار لازم برای رسیدن به موفقیت

    سوال‌های رایج book

    معنی book به فارسی چی میشه؟

    کتاب (book) یکی از واژه‌های پرکاربرد در زبان انگلیسی است که به معنای یک مجموعه‌ از صفحات نوشته‌شده، چاپ‌شده یا الکترونیکی است که به هم متصل شده‌اند و معمولاً در مورد موضوع خاصی اطلاعات، داستان، یا دانش را ارائه می‌دهند. کتاب‌ها می‌توانند به شکل‌های مختلفی وجود داشته باشند، از جمله کتاب‌های داستان، کتاب‌های آموزشی، کتاب‌های علمی، و کتاب‌های مرجع.

    معانی مختلف کتاب

    1. کتاب داستان: این نوع کتاب‌ها معمولاً شامل داستان‌هایی خیالی هستند که به قصد سرگرمی نوشته شده‌اند. این داستان‌ها می‌توانند شامل رمان‌ها، داستان‌های کوتاه، و ادبیات کودکانه باشند.

    2. کتاب مرجع: این نوع کتاب‌ها معمولاً شامل اطلاعات خاصی هستند که به عنوان منبعی برای تحقیق یا مطالعه مورد استفاده قرار می‌گیرند. دیکشنری‌ها، دائره‌المعارف‌ها، و کتاب‌های راهنما از این دسته‌اند.

    3. کتاب آموزشی: کتاب‌هایی که به منظور یادگیری و آموزش نوشته شده‌اند. این کتاب‌ها ممکن است شامل متون درسی، تمرینات، و توضیحات علمی باشند.

    4. کتاب‌های الکترونیکی: با پیشرفت فناوری، کتاب‌ها به شکل دیجیتال نیز منتشر می‌شوند. این نوع کتاب‌ها معمولاً در دستگاه‌های الکترونیکی مانند تبلت‌ها و گوشی‌های هوشمند قابل دسترسی هستند.

    تاریخچه کتاب

    کتاب‌ها تاریخچه‌ای طولانی دارند. اولین کتاب‌ها به شکل دست‌نوشته‌ها بر روی پاپیروس یا چرم نوشته می‌شدند. با اختراع چاپ در قرن پانزدهم توسط یوهانس گوتنبرگ، تولید کتاب‌ها آسان‌تر و سریع‌تر شد و به این ترتیب، کتاب‌ها به یکی از اصلی‌ترین منابع انتشار دانش و اطلاعات تبدیل شدند.

    نکات جالب درباره کتاب

    1. کتابخانه‌ها: کتابخانه‌ها به عنوان مکان‌هایی برای جمع‌آوری و نگهداری کتاب‌ها، نقش مهمی در ترویج فرهنگ خواندن و یادگیری دارند. بزرگ‌ترین کتابخانه‌های جهان، مانند کتابخانه کنگره ایالات متحده، میلیون‌ها عنوان کتاب را در خود جای داده‌اند.

    2. کتاب‌های پرطرفدار: برخی کتاب‌ها در طول تاریخ به عنوان پرفروش‌ترین کتاب‌ها شناخته شده‌اند. مثلاً، "هری پاتر" نوشته جی.K. رولینگ و "دنیای سوفی" نوشته یوستین گوردر از جمله این کتاب‌ها هستند.

    3. کتاب‌های مقدس: بسیاری از فرهنگ‌ها و ادیان دارای کتاب‌های مقدسی هستند که حاوی آموزه‌ها و اصول اخلاقی آن‌ها می‌باشند. به عنوان مثال، قرآن در اسلام، انجیل در مسیحیت و وداها در هندوئیسم.

    4. کتاب‌های هنری: برخی کتاب‌ها به عنوان آثار هنری شناخته می‌شوند. این کتاب‌ها معمولاً شامل تصاویر زیبا و طراحی‌های خاص هستند و می‌توانند به عنوان مجموعه‌های هنری نیز مورد استفاده قرار گیرند.

    گذشته‌ی ساده book چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده book در زبان انگلیسی booked است.

    شکل سوم book چی میشه؟

    شکل سوم book در زبان انگلیسی booked است.

    شکل جمع book چی میشه؟

    شکل جمع book در زبان انگلیسی books است.

    وجه وصفی حال book چی میشه؟

    وجه وصفی حال book در زبان انگلیسی booking است.

    سوم‌شخص مفرد book چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد book در زبان انگلیسی books است.

    ارجاع به لغت book

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «book» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/book

    لغات نزدیک book

    • - booh
    • - boohoo
    • - book
    • - book a seat
    • - book captures (an atmosphere)
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.