گذشتهی ساده:
bookedشکل سوم:
bookedسومشخص مفرد:
booksوجه وصفی حال:
bookingشکل جمع:
booksتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کتاب تمرین، دفتر مشق
رمزنامه
کتاب مرجع (کتابی که برای دسترسی به اطلاعاتی مشخص به بخش معینی از آن رجوع میشود)
باشگاه کتابخوانان، انجمن کتابخوانی، باشگاه دوستداران کتاب (گروهی از مردم که بهصورت منظم دور هم جمع میشوند تا دربارهی کتابی که همه خواندهاند صحبت کنند)
باشگاه کتابخوانی، انجمن کتابخوانی (مجموعهای که کتابهای منتخب را با قیمتهای پایینتر به اعضا یا مشترکین خود میفروشد)
طبق قوانین، در چهارچوب مقررات، براساس مقررات
don't judge a book by its cover
از روی ظاهر قضاوت نکن، نمیشه فقط از روی ظاهر قضاوت کرد (ما برون را ننگریم و قال را، ما درون را بنگریم و حال را)
(عامیانه) کتابی که حاوی نام و آدرس دوستان دختر و معشوقهها باشد
در کتاب (یا لیست) سیاه کسی بودن، مورد طرد یا دشمنی قرار گرفتن
take a leaf from someone's book
از کسی سرمشق گرفتن، پیروی کردن (از کسی)
1- به زبان کتابی، لفظ قلم 2- با فهم کامل، بهطور واضح و آشکار
همهی دوز و کلکها، هر کار لازم برای رسیدن به موفقیت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «book» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/book