با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Book Club

    ˈbʊkˈkləb bʊkklʌb
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      book clubs

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    collocation noun countable
    باشگاه کتاب‌خوانان، انجمن کتاب‌خوانی، باشگاه دوستداران کتاب (گروهی از مردم که به‌صورت منظم دور هم جمع می‌شوند تا درباره‌ی کتابی که همه خوانده‌اند صحبت کنند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Our book club chose a classic for this month's read.
    - باشگاه کتاب‌خوانی ما برای مطالعه‌ی این ماه یک کتاب کلاسیک را انتخاب کرد.
    - He recommended a fantastic novel at the book club.
    - او در انجمن کتاب‌خوانی یک رمان خارق‌العاده را توصیه کرد.
    - His favorite part of the month is the book club gathering.
    - بخش مورد‌علاقه‌ی او در ماه، گردهمایی باشگاه دوستداران کتاب است.
    collocation noun countable
    باشگاه کتاب‌خوانی، انجمن کتاب‌خوانی (مجموعه‌ای که کتاب‌های منتخب را با قیمت‌های پایین‌تر به اعضا یا مشترکین خود می‌فروشد)
    - Joining a book club can enhance your reading experience.
    - عضویت در انجمن کتاب‌خوانی می‌تواند تجربه‌ی مطالعه‌ی شما را افزایش دهد.
    - Our local book club sells donated books to support literacy programs.
    - باشگاه کتاب‌خوانی محلی ما برای حمایت از برنامه‌های سوادآموزی، کتاب‌های اهدایی را می‌فروشد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد book club

    1. noun a group of people who meet regularly to talk about a book that they have all read
    2. noun an organization which sells selected books to members or subscribers, typically at reduced prices

    ارجاع به لغت book club

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «book club» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/book-club

    لغات نزدیک book club

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند