آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Bespeak

bɪˈspiːk bɪˈspiːk

معنی bespeak | جمله با bespeak

adverb

قبلاً درباره‌ی چیزی صحبت کردن، از پیش سفارش دادن، حاکی بودن از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

That room is bespoken.

آن اتاق را قبلاً گرفته‌اند.

a mansion that bespeaks wealth

کاخی که نشانه‌ی ثروت است

نمونه‌جمله‌های بیشتر

His talent bespeaks success.

استعداد او نویدبخش موفقیت است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bespeak

  1. verb to cause to be set aside, as for one's use, in advance
    Synonyms:
  1. verb to talk to an audience formally
  1. verb to be or give a sign of; indicate:
    Synonyms:
  1. verb to engage, hire, or order in advance:
    Synonyms:

ارجاع به لغت bespeak

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bespeak» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bespeak

لغات نزدیک bespeak

پیشنهاد بهبود معانی