آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Set Up

American: ˈsetˈəp British: setʌp

معنی set up

phrasal verb

فرازاندن، در جای بلند قرار دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
phrasal verb

تنظیم کردن، ترتیب دادن

phrasal verb

مجهز کردن، آماده کردن

phrasal verb

موجب شدن

phrasal verb

به قدرت رساندن

phrasal verb

شاد و خرم کردن

phrasal verb

خود را بزرگ‌تر از واقعیت جلوه دادن

phrasal verb

به دام انداختن، فریب دادن

phrasal verb

(برای شروع کسب‌وکار) سرمایه دادن

phrasal verb

ماسیدن، جامد شدن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد set up

سوال‌های رایج set up

معنی set up به فارسی چی می‌شه؟

عبارت «set up» در فارسی به «برپا کردن»، «راه‌اندازی کردن»، «تنظیم کردن» یا حتی در برخی موقعیت‌ها «به دام انداختن» ترجمه می‌شود.

این فعل مرکب یکی از پرکاربردترین ترکیبات در زبان انگلیسی است و بسته به بافت جمله می‌تواند معنای متفاوتی به خود بگیرد. گستره‌ی معنایی آن از کارهای روزمره و ساده مثل آماده کردن یک میز گرفته تا موضوعات پیچیده‌تری مانند راه‌اندازی یک کسب‌وکار یا حتی طراحی یک نقشه‌ی فریبنده گسترده است.

در معنای نخست و رایج، «set up» برای اشاره به آماده‌سازی یا سازمان‌دهی چیزی به کار می‌رود. مثلاً وقتی می‌گوییم: They set up the chairs for the meeting، منظور این است که صندلی‌ها را برای جلسه مرتب کردند. این کاربرد در زندگی روزمره بسیار فراوان است و اغلب به‌نوعی «آماده‌سازی فیزیکی» اشاره دارد. همین کاربرد ساده، نشان می‌دهد که «set up» بیش از یک فعل معمولی، به عنوان بخشی از زبان روزانه در ذهن انگلیسی‌زبانان جا افتاده است.

در سطحی رسمی‌تر، «set up» به معنای راه‌اندازی کردن یک پروژه، شرکت یا سیستم نیز به کار می‌رود. برای نمونه: She set up her own business last year. در اینجا «set up» نشان‌دهنده‌ی فرآیند آغاز کردن و سازمان‌دهی کاری بزرگ است. این کاربرد جایگاهی مهم در زبان کسب‌وکار و مدیریت دارد و نشان‌دهنده‌ی توانایی ایجاد و مدیریت یک ساختار جدید است.

از سوی دیگر، «set up» معنای مجازی هم دارد که گاهی بار منفی پیدا می‌کند. برای مثال، اگر کسی بگوید: He was set up by his enemies، منظور این است که او توسط دشمنانش به دام انداخته یا فریب داده شد. این جنبه‌ی اصطلاحی، به‌ویژه در داستان‌ها، فیلم‌ها و موقعیت‌های پلیسی یا حقوقی، کاربرد فراوان دارد و معنای «طراحی نقشه برای گرفتار کردن دیگری» را منتقل می‌کند.

کاربرد دیگر «set up» در حوزه فناوری و زندگی مدرن است. وقتی فردی یک دستگاه جدید، نرم‌افزار یا حتی حساب کاربری ایجاد می‌کند، می‌گویند او آن را «set up» کرده است. مثلاً: I need to set up my new phone. این استفاده از «set up» با دنیای دیجیتال پیوند خورده و امروزه بخش جدایی‌ناپذیری از واژگان تکنولوژی به شمار می‌رود.

«set up» ترکیبی چندبعدی و انعطاف‌پذیر است که هم در زندگی روزمره، هم در تجارت و هم در موقعیت‌های استعاری و حتی فناوری کاربرد دارد. توانایی این فعل مرکب در انتقال مفاهیم متنوع، آن را به یکی از ستون‌های اصلی زبان انگلیسی در سطح محاوره و رسمی تبدیل کرده است.

ارجاع به لغت set up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «set up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/set up

لغات نزدیک set up

پیشنهاد بهبود معانی