گذشتهی ساده و شکل سوم فعل find
I found a pencil.
من یک مداد پیدا کردم.
They found his body in the river.
جسدش را در رودخانه پیدا کردند.
تأسیس کردن، بنیاد نهادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My father founded the College of Translation.
پدرم مدرسهی عالی ترجمه را تأسیس کرد.
They found a company that produces eco-friendly products.
آنها شرکتی را بنیاد نهادند که محصولات زیستسازگار را تولید میکند.
معماری پیریزی کردن
The construction workers found a strong foundation for the skyscraper.
کارگران ساختمانی پایهی محکمی برای آسمانخراش پیریزی کردند.
They found a suitable foundation.
پایهی مناسبی را پیریزی کردند.
استوار کردن (بر چیزی)، بر پایهی (چیزی) قرار دادن
His claim was founded on undeniable facts.
ادعای او بر (پایهی) حقایق انکارناپذیری استوار بود.
He found his theory on the study's extensive data analysis.
نظریهی خود را بر پایهی تجزیهوتحلیل گستردهی دادههای این مطالعه قرار داد.
مجهز (به تجهیزات مورد انتظار و مطلوب)
Our boat comes fully found.
کشتی ما کاملاً مجهز میآید.
Your boat is not found.
قایق شما مجهز نیست.
غذا و اسکان رایگان (علاوهبر دستمزد)
The workers were grateful for the found provided by the company.
کارگران قدردان غذا و اسکان رایگان فراهمشده توسط شرکت بودند.
The found was a major perk of the position, attracting many applicants.
غذا و اسکان رایگان مزیت اصلی این موقعیت شغلی بود که متقاضیان زیادی را به خود جذب کرد.
گداختن و در قالب ریختن (فلز یا شیشه)
The blacksmith found the iron to create a new sword.
آهنگر آهن را گداخت و در قالب ریخت تا شمشیر جدیدی بسازد.
The jeweler found the gold.
جواهرساز طلا را گداخت و در قالب ریخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «found» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/found