گذشتهی ساده:
founderedشکل سوم:
founderedسومشخص مفرد:
foundersوجه وصفی حال:
founderingشکل جمع:
foundersاز پا افتادن، لنگ شدن، فرو ریختن، غرق کردن (کشتی)، فرورفتن، برپاکننده، مؤسس، بنیانگذار، ریختهگر، قالبگیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The horse foundered under the heavy load.
اسب زیر بار سنگین میلنگید.
The boat began to founder.
قایق شروع به آب گرفتن و فرورفتن کرد.
If there is no money this project will founder.
اگر پول نباشد این طرح با ناکامی مواجه خواهد شد.
the founder of modern Persian poetry
بنیانگذار شعر نو فارسی
گذشتهی ساده founder در زبان انگلیسی foundered است.
شکل سوم founder در زبان انگلیسی foundered است.
شکل جمع founder در زبان انگلیسی founders است.
وجه وصفی حال founder در زبان انگلیسی foundering است.
سومشخص مفرد founder در زبان انگلیسی founders است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «founder» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/founder