Prime Mover

ˈpraɪmˈmuːvər praɪmˈmuːvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
عامل محرک کل، خدا (با حرف بزرگ)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prime mover

  1. noun cause
    Synonyms: author, creator, drive, initial force, instigator, motivator, motive force, mover, power source, primum mobile

ارجاع به لغت prime mover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prime mover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prime mover

لغات نزدیک prime mover

پیشنهاد بهبود معانی