آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۸ مهر ۱۴۰۴

    Instigator

    ˈɪnstəˌɡetər ˈɪnstɪɡeɪtə

    شکل جمع:

    instigators

    معنی instigator | جمله با instigator

    noun countable

    شرراه‌انداز، محرک، برانگیزاننده، عامل تحریک‌کننده، آغازگر (معمولاً حادثه یا آشوب)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The authorities are still searching for the instigators behind the disturbance.

    مقامات هنوز در جست‌وجوی عوامل پشت این آشوب هستند.

    The police arrested the main instigator of the riot.

    پلیس، محرک اصلی شورش را دستگیر کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد instigator

    1. noun troublemaker
      Synonyms:
      nuisance mischief-maker meddler agitator ringleader rabble-rouser inciter provocateur inflamer firebrand hellion punk knave wise guy sparkplug incendiary agent provocateur

    سوال‌های رایج instigator

    معنی instigator به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «instigator» در زبان فارسی به «محرک»، «برانگیزاننده» یا «تشویق‌کننده به انجام کاری» ترجمه می‌شود.

    این واژه به کسی اطلاق می‌شود که عامل آغاز یا برانگیختن یک عمل، رفتار یا رویداد خاص است. «Instigator» معمولاً نقشی فعال و تأثیرگذار دارد و به‌نوعی باعث می‌شود که دیگران دست به اقدام بزنند، حتی اگر خود او مستقیماً وارد عمل نشود. از این رو، این کلمه هم در معنای مثبت و هم در معنای منفی می‌تواند به کار رود. در زمینه‌ای مثبت، یک instigator می‌تواند الهام‌بخش تغییر یا پیشرفت باشد؛ اما در معنای منفی، ممکن است فردی باشد که دیگران را به سمت نزاع یا مشکلات سوق می‌دهد.

    ویژگی مهم «instigator» این است که بر عنصر «آغازگری» تأکید دارد. این شخص معمولاً منشأ اصلی یک حرکت یا ایده است و دیگران را ترغیب می‌کند تا آن ایده یا عمل را دنبال کنند. برای مثال، در محیط کاری ممکن است فردی با مطرح‌کردن ایده‌ای خلاقانه نقش instigator را داشته باشد و موجی از نوآوری و همکاری ایجاد کند. در مقابل، در یک موقعیت منفی، instigator ممکن است کسی باشد که با سخنان تحریک‌آمیز بین افراد اختلاف ایجاد می‌کند و موجب تنش می‌شود.

    از نظر کاربرد زبانی، «instigator» بیشتر در متون رسمی، روان‌شناسی اجتماعی، علوم رفتاری و حتی گزارش‌های خبری دیده می‌شود. هنگامی که می‌خواهند فردی را معرفی کنند که باعث شروع یک حرکت یا رخداد شده است، این واژه گزینه‌ای دقیق و روشن است. در مقایسه با کلماتی مانند «leader» (رهبر) یا «initiator» (آغازگر)، واژه‌ی instigator بیشتر بار معنایی برانگیختن و تحریک کردن را دارد، به‌ویژه زمانی که پای احساسات یا واکنش‌های قوی در میان باشد.

    از منظر اجتماعی، instigatorها نقش پررنگی در شکل‌گیری رفتار جمعی دارند. آن‌ها می‌توانند جرقه‌ای باشند که گروهی را به حرکت درمی‌آورد. گاهی این نقش مثبت است، مانند فردی که مردم را برای کمک به یک هدف خیرخواهانه تشویق می‌کند. اما در برخی شرایط نیز می‌تواند نقش منفی داشته باشد، مثلاً فردی که باعث آغاز درگیری یا نزاع می‌شود. همین دوگانگی معنایی نشان می‌دهد که چرا این واژه بار معنایی گسترده‌ای دارد و بسته به متن، می‌تواند رنگ و بوی متفاوتی به خود بگیرد.

    «instigator» واژه‌ای است که به ما یادآوری می‌کند در هر رویدادی، معمولاً یک عامل محرک یا یک فرد کلیدی وجود دارد که آغازگر ماجراست. شناخت این نقش در تحلیل رفتار فردی و جمعی اهمیت فراوان دارد. چه در محیط کار، چه در زندگی اجتماعی و چه در عرصه‌های علمی و ادبی، instigator همان کسی است که با سخن، ایده یا رفتار خود جریانی تازه به وجود می‌آورد و دیگران را وادار به واکنش می‌کند.

    شکل جمع instigator چی میشه؟

    شکل جمع instigator در زبان انگلیسی instigators است.

    ارجاع به لغت instigator

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «instigator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/instigator

    لغات نزدیک instigator

    • - instigate measures
    • - instigation
    • - instigator
    • - instill
    • - instinct
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.