شکل جمع:
nuisancesآزار، مایه رنجش، اذیت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The noise of loudspeakers, especially at night, is a great nuisance.
سروصدای بلندگوها بهویژه در شب مایه اذیت است.
It is a nuisance that you live so faraway.
مایهی دردسر است که تو از ما اینقدر دور زندگی میکنی.
موی دماغ شدن، مزاحم دیگران شدن، موجب دردسر شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nuisance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nuisance