امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nuke

nuːk njuːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    nuked
  • شکل سوم:

    nuked
  • سوم‌شخص مفرد:

    nukes
  • وجه وصفی حال:

    nuking
  • شکل جمع:

    nukes

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
(آمریکا - عامیانه) زیردریایی اتمی، جنگ‌افزار اتمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun verb - transitive
(آمریکا - عامیانه) نیروگاه اتمی، کنشگر اتمی
noun verb - transitive
(آمریکا - عامیانه) با سلاح اتمی حمله کردن (به)، با جنگ‌افزار هسته‌ای نابود کردن
- They were ready to nuke the Chinese.
- آماده بودند که با سلاح اتمی به چینی‌ها حمله کنند.
noun verb - transitive
(آمریکا - عامیانه) (خوراک) با ریزموج یا میکروویو پختن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nuke

  1. noun nuclear weapon
    Synonyms:
    atomic bomb A-bomb hydrogen bomb H-bomb neutron bomb doomsday machine
  1. verb attack with nuclear weapons
    Synonyms:
    destroy kill eliminate bomb annihilate obliterate wipe out incinerate
  1. verb cook
    Synonyms:
    heat warm up bake brown microwave zap

ارجاع به لغت nuke

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nuke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nuke

لغات نزدیک nuke

پیشنهاد بهبود معانی