با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

A-bomb

bɑːm ˈeɪ bɒm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun verb - transitive B1
    بمب اتمی
  • noun verb - transitive
    با بمب اتمی حمله کردن، بمباران اتمی کردن (atomic bomb هم می‌نویسند)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد a-bomb

  1. noun atomic bomb
    Synonyms: nuclear bomb, nuclear weapon, physics package, thermonuclear bomb

ارجاع به لغت a-bomb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «a-bomb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/a-bomb

لغات نزدیک a-bomb

پیشنهاد بهبود معانی