آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ خرداد ۱۴۰۴

    Warm Up

    ˈwɔːrmˈəp wɔːmʌp

    گذشته‌ی ساده:

    warmed up

    شکل سوم:

    warmed up

    سوم‌شخص مفرد:

    warms up

    وجه وصفی حال:

    warming up

    شکل جمع:

    warmups

    توضیحات:

    شکل‌های نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): warm-up و warmup

    معنی warm up | جمله با warm up

    phrasal verb

    گرم شدن، گرم کردن، داغ شدن، حرارت دادن

    The sun began to warm up the chilly morning air.

    خورشید شروع به گرم کردن هوای سرد صبح کرد.

    It’s important to warm up the car engine on a cold day.

    گرم کردن موتور خودرو در یک روز سرد بسیار مهم است.

    phrasal verb

    گرم کردن، آماده کردن، دست‌گرمی بازی کردن (قبل‌از بازی یا اجرا)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    Before the play started, the actors warmed up the theatergoers with some improv games.

    قبل‌از شروع نمایش، بازیگران با چند بازی بداهه تماشاگران را گرم کردند.

    The magician warmed up the spectators with quick tricks while they waited for the main act.

    شعبده‌باز با ترفندهای سریع تماشاگران را درحالی‌که منتظر بازی اصلی بودند، آماده کرد.

    phrasal verb

    گرم کردن، داغ کردن (غذا)

    She decided to warm up the pizza in the oven.

    او تصمیم گرفت پیتزا را در فر گرم کند.

    Can you warm up the soup before serving it?

    آیا می‌توانید سوپ را قبل‌از سرو داغ کنید؟

    phrasal verb informal

    گرم شدن، جان گرفتن، هیجان‌انگیزتر شدن، بالا گرفتن (مهمان، رویداد و...)

    The discussion will warm up once everyone shares their opinions.

    وقتی همه نظرات خود را به اشتراک بگذارند، صحبت گرم می‌شود.

    The discussion started to warm up when they introduced the new topic.

    وقتی موضوع جدید را مطرح کردند، بحث هیجان‌انگیزتر شد.

    phrasal verb

    گرم کردن، نرمش کردن (قبل‌از ورزش)

    She took a moment to warm up before starting her workout.

    او قبل‌از شروع تمرین چند لحظه وقت گذاشت تا بدنش را گرم کند.

    It's important to warm up your muscles before any intense workout.

    مهم است که قبل‌از هر تمرین سنگین عضلات خود را گرم کنید.

    noun countable

    نرمش، حرکات گرم‌کننده، تمرین آمادگی (قبل‌از فعالیتی خاص)

    Skipping is a good warm-up for cardio workouts.

    طناب زدن، حرکت گرم‌ کننده‌ی خوبی برای تمرینات قلبی-عروقی است.

    The team spent 15 minutes on warm-ups before the match.

    تیم قبل‌از مسابقه، ۱۵ دقیقه را به نرمش اختصاص داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج warm up

    گذشته‌ی ساده warm up چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده warm up در زبان انگلیسی warmed up است.

    شکل سوم warm up چی میشه؟

    شکل سوم warm up در زبان انگلیسی warmed up است.

    شکل جمع warm up چی میشه؟

    شکل جمع warm up در زبان انگلیسی warmups است.

    وجه وصفی حال warm up چی میشه؟

    وجه وصفی حال warm up در زبان انگلیسی warming up است.

    سوم‌شخص مفرد warm up چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد warm up در زبان انگلیسی warms up است.

    ارجاع به لغت warm up

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «warm up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/warm-up-2

    لغات نزدیک warm up

    • - warm smile
    • - warm spot
    • - warm up
    • - warm-blooded
    • - warmed-over
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.