گذشتهی ساده:
bombedشکل سوم:
bombedسومشخص مفرد:
bombsوجه وصفی حال:
bombingشکل جمع:
bombsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(انگلیس - عامیانه) تند راندن
بمباران و ویران کردن
بمب اتمی
نامه یا بستهی پستی که در آن بمب باشد.
بمب ساعتی
بمب اتمی (یا هیدروژنی)
(انگلیسی ـ عامیانه) خیلی گران است، هزینهی آن سر به فلک میزند.
(عامیانه) خیلی تند میرود، مثل برق میرود.
(انگلیس - عامیانه) بسیار موفق است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bomb» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bomb