شکل جمع:
grenadesنارنجک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A live grenade rolled toward the group, and they scattered for cover.
نارنجکی مسلح به سمت گروه غلتید و آنها برای پناه گرفتن پراکنده شدند.
The explosion of the grenade shook the entire building.
انفجار نارنجک، کل ساختمان را لرزاند.
grenade thrower
سلاح نارنجکافکن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grenade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grenade