امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Grenadier

ˌɡrenəˈdɪr ˌɡrenəˈdɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(در اصل) سرباز پیاده‌ی مأمور حمل و پرتاب نارنجک، نارنجک‌انداز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun
(ارتش انگلیس) سرباز گارد گرنادیر (حراست کاخ‌های سلطنتی را به‌عهده دارند)
noun
جانورشناسی ماهی گرنادیر (از تیره‌ی Macrouridae و راسته‌ی Gadiformes - ماهیان استخوانی ژرف زی دارای سر بزرگ و دم باریک) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grenadier

  1. noun An infantryman equipped with grenades
    Synonyms:
    grenade thrower
  1. noun Deep-sea fish with a large head and body and long tapering tail
    Synonyms:
    rattail rattail fish

ارجاع به لغت grenadier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grenadier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grenadier

لغات نزدیک grenadier

پیشنهاد بهبود معانی