شکل جمع:
missilesاسلحه پرتابکردنی، گلوله، موشک، پرتابه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The spectators threw bottles and other missiles at the players.
تماشاچیان بطری و پرتابههای دیگر به سوی بازیکنان میانداختند.
a nuclear missile
موشک اتمی
a missile base
پایگاه موشک
missile launcher
موشک انداز
missile defences around Tehran
پدافند موشکی در اطراف تهران
شکل جمع missile در زبان انگلیسی missiles است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «missile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/missile