شکل جمع:
ammunitionsمهمات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He had enough ammunition to launch his criticism.
او دلائل کافی برای انتقاد کردن داشت.
They used his own letters as ammunition to attack him.
آنان از نامههای خودش برای تاختن به او استفاده کردند.
نوار فشنگ، فانوسقه
جعبهی مهمات
تمام شدن مهمات، مصرف کردن همهی مهمات
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ammunition» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ammunition