شکل جمع:
explosivesصفت تفضیلی:
more explosiveصفت عالی:
most explosiveمنفجرشونده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Gasoline not only burns easily but it is also explosive.
بنزین نهتنها بهراحتی میسوزد؛ بلکه منفجر نیز میشود.
five tons of explosives
پنج تن مواد منفجره
a truckload of explosives
یک کامیون پر از مواد منفجره
بمب، دستگاه یا وسیلهی منفجرشونده
وضع در حال انفجار، شرایط خطرناک
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «explosive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/explosive