فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Detonator

ˈdet̬neɪt̬ər ˈdetəneɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • چاشنی، منفجر‌کننده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد detonator

  1. noun A mechanical or electrical explosive device or a small amount of explosive; can be used to initiate the reaction of a disrupting explosive
    Synonyms: detonating device, cap

ارجاع به لغت detonator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detonator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/detonator

لغات نزدیک detonator

پیشنهاد بهبود معانی