فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Detox

ˈdiːtɑːks ˈdiːtɒks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    detoxed
  • شکل سوم:

    detoxed
  • سوم شخص مفرد:

    detoxes
  • وجه وصفی حال:

    detoxing
  • شکل جمع:

    detoxes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    پاک‌سازی، سم‌زدایی، زهرزدایی
    • - a detox diet.
    • - رژیم پاکسازی (سم‌زدایی).
    • - Honey can help to detox the body.
    • - عسل می‌تواند به سم‌زدایی بدن کمک کند.
  • verb - transitive verb - intransitive
    مخفف: پاک‌سازی کردن، سم‌زدایی کردن، زهرزدایی کردن (detoxify) و زهرزدایی (detoxification)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد detox

  1. verb Treat for alcohol or drug dependence
    Synonyms: detoxify

ارجاع به لغت detox

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/detox

لغات نزدیک detox

پیشنهاد بهبود معانی