امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Soup

suːp suːp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    soups

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable A1
غذا و آشپزی سوپ link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I love to have a bowl of hot soup on a cold winter day.
- دوست دارم در روز سرد زمستانی یک کاسه سوپ داغ بخورم.
- The tomato soup at this restaurant is absolutely delicious.
- سوپ گوجه‌فرنگی در این رستوران کاملاً خوشمزه است.
- My mom makes the best chicken noodle soup.
- مامان من بهترین سوپ رشته‌ی مرغ را درست می‌کند.
- The restaurant's special today is the mushroom soup.
- غذای ویژه‌ی امروز این رستوران سوپ قارچ است.
noun informal
مه غلیظ
- The chemical reaction in the lab produced an unusual greenish-blue soup.
- واکنش شیمیایی در آزمایشگاه مه غلیظ غیر معمول سبز مایل به آبی تولید کرد.
- The mixture of chemicals bubbled and simmered, creating an eerie green soup.
- مخلوطی از مواد شیمیایی حباب زد و نیم‌جوش شد و مه غلیظ سبز رنگ وهم‌انگیزی به وجود آورد.
noun
وضعیت بد، وضعیت ناگوار
- I spilled coffee on my laptop, and now I'm really in the soup!
- قهوه را روی لپ‌تاپم ریختم و الان واقعاً در وضعیت بدی هستم!
- The car broke down in the middle of nowhere, leaving them in a soup.
- ماشین در میان ناکجاآباد خراب شد و آنان را در وضعیت ناگواری گذاشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soup

  1. noun A difficult, often embarrassing situation or condition
    Synonyms:
    predicament box corner deep water difficulty dilemma bisk dutch bisque fix black-bean hole bouillabaisse hot spot bouillon hot water broth chowder jam consomme plight food gazpacho quagmire julienne scrape modify trouble mulligatawny oxtail bind pea pickle pepper-pot spot potage potato pottage puree vichyssoise

Idioms

سوال‌های رایج soup

معنی soup به فارسی چی میشه؟

سوپ یکی از غذاهای معروف و محبوب در بسیاری از فرهنگ‌ها و کشورهاست. این غذا به طور معمول از مواد اولیه‌ای مانند سبزیجات، گوشت، ماهی، حبوبات یا برنج تهیه می‌شود و در آب یا عصاره پخته می‌شود. سوپ معمولاً به عنوان پیش‌غذا یا وعده اصلی سرو می‌شود و می‌تواند به صورت گرم یا سرد مصرف گردد.

تاریخچه سوپ

تاریخچه سوپ به هزاران سال پیش برمی‌گردد. از زمان‌های دور، انسان‌ها برای تهیه غذا از آب و مواد غذایی استفاده می‌کردند. اولین سوپ‌ها معمولاً از گوشت و استخوان تهیه می‌شدند و به عنوان منبعی برای تأمین انرژی و تغذیه استفاده می‌شدند.

انواع سوپ

سوپ‌ها به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:

1. سوپ‌های غلیظ: این نوع سوپ‌ها معمولاً دارای قوام بیشتری هستند و ممکن است از آرد یا نشاسته برای غلیظ کردن استفاده شوند. سوپ‌های کرم‌دار و سوپ‌های پوره‌ای از این دسته هستند.

2. سوپ‌های رقیق: این نوع سوپ‌ها بیشتر مایع هستند و معمولاً از آب یا عصاره تهیه می‌شوند. سوپ‌های سبزیجات و سوپ‌های مرغ از این گروه قرار می‌گیرند.

مواد اولیه

مواد اولیه سوپ می‌تواند بسیار متنوع باشد. برخی از مواد رایج شامل:

- سبزیجات: هویج، کرفس، پیاز، و سیب‌زمینی.

- پروتئین‌ها: گوشت قرمز، مرغ، ماهی، یا حبوبات.

- ادویه‌ها و طعم‌دهنده‌ها: نمک، فلفل، زردچوبه، دارچین و دیگر ادویه‌ها که به سوپ عطر و طعم می‌بخشند.

فواید سوپ

سوپ‌ها به دلیل داشتن آب و مواد مغذی، می‌توانند برای هیدراته کردن بدن و تأمین ویتامین‌ها و مواد معدنی مفید باشند. همچنین، مصرف سوپ می‌تواند به بهبود هضم غذا کمک کند و احساس سیری را افزایش دهد، که ممکن است به کاهش وزن کمک کند.

نکات جالب

- سوپ‌ها در فرهنگ‌های مختلف با طعم‌ها و مواد اولیه متفاوتی تهیه می‌شوند. به عنوان مثال، سوپ تایلندی «توم یام» با طعم تند و ترش معروف است، در حالی که «بوجان» در فرهنگ‌های شرقی با عطر ادویه‌ها تهیه می‌شود.

- در برخی از کشورها، سوپ به عنوان یک درمان طبیعی برای سرماخوردگی و آنفولانزا شناخته می‌شود. به ویژه سوپ مرغ که به عنوان یک غذای تسکین‌دهنده مورد توجه قرار دارد.

- سوپ‌ها به راحتی قابل تهیه هستند و می‌توانند از مواد باقی‌مانده در یخچال درست شوند. این ویژگی باعث می‌شود که سوپ گزینه‌ای مناسب برای کاهش هدررفت مواد غذایی باشد.

ارجاع به لغت soup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soup

لغات نزدیک soup

پیشنهاد بهبود معانی