با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Soup

suːp suːp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    soups

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable A1
غذا و آشپزی سوپ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- I love to have a bowl of hot soup on a cold winter day.
- دوست دارم در روز سرد زمستانی یک کاسه سوپ داغ بخورم.
- The tomato soup at this restaurant is absolutely delicious.
- سوپ گوجه‌فرنگی در این رستوران کاملاً خوشمزه است.
- My mom makes the best chicken noodle soup.
- مامان من بهترین سوپ رشته‌ی مرغ را درست می‌کند.
- The restaurant's special today is the mushroom soup.
- غذای ویژه‌ی امروز این رستوران سوپ قارچ است.
noun informal
مه غلیظ
- The chemical reaction in the lab produced an unusual greenish-blue soup.
- واکنش شیمیایی در آزمایشگاه مه غلیظ غیر معمول سبز مایل به آبی تولید کرد.
- The mixture of chemicals bubbled and simmered, creating an eerie green soup.
- مخلوطی از مواد شیمیایی حباب زد و نیم‌جوش شد و مه غلیظ سبز رنگ وهم‌انگیزی به وجود آورد.
noun
وضعیت بد، وضعیت ناگوار
- I spilled coffee on my laptop, and now I'm really in the soup!
- قهوه را روی لپ‌تاپم ریختم و الان واقعاً در وضعیت بدی هستم!
- The car broke down in the middle of nowhere, leaving them in a soup.
- ماشین در میان ناکجاآباد خراب شد و آنان را در وضعیت ناگواری گذاشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soup

  1. noun A difficult, often embarrassing situation or condition
    Synonyms: predicament, box, corner, deep water, difficulty, dilemma, bisk, dutch, bisque, fix, black-bean, hole, bouillabaisse, hot spot, bouillon, hot water, broth, chowder, jam, consomme, plight, food, gazpacho, quagmire, julienne, scrape, modify, trouble, mulligatawny, oxtail, bind, pea, pickle, pepper-pot, spot, potage, potato, pottage, puree, vichyssoise

Idioms

ارجاع به لغت soup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soup

لغات نزدیک soup

پیشنهاد بهبود معانی