آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Soup

    suːp suːp

    شکل جمع:

    soups

    معنی soup | جمله با soup

    noun countable uncountable A1

    غذا و آشپزی سوپ

    soup, سوپ
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

    مشاهده

    I love to have a bowl of hot soup on a cold winter day.

    دوست دارم در روز سرد زمستانی یک کاسه سوپ داغ بخورم.

    The tomato soup at this restaurant is absolutely delicious.

    سوپ گوجه‌فرنگی در این رستوران کاملاً خوشمزه است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    My mom makes the best chicken noodle soup.

    مامان من بهترین سوپ رشته‌ی مرغ را درست می‌کند.

    The restaurant's special today is the mushroom soup.

    غذای ویژه‌ی امروز این رستوران سوپ قارچ است.

    noun informal

    مه غلیظ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The chemical reaction in the lab produced an unusual greenish-blue soup.

    واکنش شیمیایی در آزمایشگاه مه غلیظ غیر معمول سبز مایل به آبی تولید کرد.

    The mixture of chemicals bubbled and simmered, creating an eerie green soup.

    مخلوطی از مواد شیمیایی حباب زد و نیم‌جوش شد و مه غلیظ سبز رنگ وهم‌انگیزی به وجود آورد.

    noun

    وضعیت بد، وضعیت ناگوار

    I spilled coffee on my laptop, and now I'm really in the soup!

    قهوه را روی لپ‌تاپم ریختم و الان واقعاً در وضعیت بدی هستم!

    The car broke down in the middle of nowhere, leaving them in a soup.

    ماشین در میان ناکجاآباد خراب شد و آنان را در وضعیت ناگواری گذاشت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد soup

    1. noun a difficult, often embarrassing situation or condition
      Synonyms:
      difficulty trouble predicament dilemma fix plight scrape jam hole bind spot corner quagmire hot water deep water pickle hot spot box bisque dutch bisk bouillon chowder consomme food gazpacho julienne modify mulligatawny oxtail pea pepper-pot potage potato pottage puree vichyssoise black-bean broth bouillabaisse

    Idioms

    be in the soup

    به دردسر افتادن

    سوال‌های رایج soup

    معنی soup به فارسی چی میشه؟

    سوپ یکی از غذاهای معروف و محبوب در بسیاری از فرهنگ‌ها و کشورهاست. این غذا به طور معمول از مواد اولیه‌ای مانند سبزیجات، گوشت، ماهی، حبوبات یا برنج تهیه می‌شود و در آب یا عصاره پخته می‌شود. سوپ معمولاً به عنوان پیش‌غذا یا وعده اصلی سرو می‌شود و می‌تواند به صورت گرم یا سرد مصرف گردد.

    تاریخچه سوپ

    تاریخچه سوپ به هزاران سال پیش برمی‌گردد. از زمان‌های دور، انسان‌ها برای تهیه غذا از آب و مواد غذایی استفاده می‌کردند. اولین سوپ‌ها معمولاً از گوشت و استخوان تهیه می‌شدند و به عنوان منبعی برای تأمین انرژی و تغذیه استفاده می‌شدند.

    انواع سوپ

    سوپ‌ها به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:

    1. سوپ‌های غلیظ: این نوع سوپ‌ها معمولاً دارای قوام بیشتری هستند و ممکن است از آرد یا نشاسته برای غلیظ کردن استفاده شوند. سوپ‌های کرم‌دار و سوپ‌های پوره‌ای از این دسته هستند.

    2. سوپ‌های رقیق: این نوع سوپ‌ها بیشتر مایع هستند و معمولاً از آب یا عصاره تهیه می‌شوند. سوپ‌های سبزیجات و سوپ‌های مرغ از این گروه قرار می‌گیرند.

    مواد اولیه

    مواد اولیه سوپ می‌تواند بسیار متنوع باشد. برخی از مواد رایج شامل:

    - سبزیجات: هویج، کرفس، پیاز، و سیب‌زمینی.

    - پروتئین‌ها: گوشت قرمز، مرغ، ماهی، یا حبوبات.

    - ادویه‌ها و طعم‌دهنده‌ها: نمک، فلفل، زردچوبه، دارچین و دیگر ادویه‌ها که به سوپ عطر و طعم می‌بخشند.

    فواید سوپ

    سوپ‌ها به دلیل داشتن آب و مواد مغذی، می‌توانند برای هیدراته کردن بدن و تأمین ویتامین‌ها و مواد معدنی مفید باشند. همچنین، مصرف سوپ می‌تواند به بهبود هضم غذا کمک کند و احساس سیری را افزایش دهد، که ممکن است به کاهش وزن کمک کند.

    نکات جالب

    - سوپ‌ها در فرهنگ‌های مختلف با طعم‌ها و مواد اولیه متفاوتی تهیه می‌شوند. به عنوان مثال، سوپ تایلندی «توم یام» با طعم تند و ترش معروف است، در حالی که «بوجان» در فرهنگ‌های شرقی با عطر ادویه‌ها تهیه می‌شود.

    - در برخی از کشورها، سوپ به عنوان یک درمان طبیعی برای سرماخوردگی و آنفولانزا شناخته می‌شود. به ویژه سوپ مرغ که به عنوان یک غذای تسکین‌دهنده مورد توجه قرار دارد.

    - سوپ‌ها به راحتی قابل تهیه هستند و می‌توانند از مواد باقی‌مانده در یخچال درست شوند. این ویژگی باعث می‌شود که سوپ گزینه‌ای مناسب برای کاهش هدررفت مواد غذایی باشد.

    شکل جمع soup چی میشه؟

    شکل جمع soup در زبان انگلیسی soups است.

    ارجاع به لغت soup

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «soup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/soup

    لغات نزدیک soup

    • - sounds like hard work
    • - soundtrack
    • - soup
    • - soup kitchen
    • - soupcon
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.