با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Soundtrack

    ˈsaʊndtræk ˈsaʊndtræk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      soundtracks

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable B2
    (مجموعه‌ی اصوات ضبط‌شده بر روی یک فیلم سینمایی یا برنامه‌ی تلویزیونی یا بازی رایانه‌ای که دربرگیرنده‌ی موسیقی یا دیالوگ‌ها یا افکت‌های صوتی و ترانه‌های مربوط به آن تصاویر است) حاشیه‌ی صوتی، ساندترک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The best thing about the movie is its soundtrack.
    - بهترین نکته در مورد فیلم، حاشیه‌ی صوتی آن است.
    - The quality of the performances is very good but unfortunately the soundtrack on my particular copy was awful.
    - کیفیت نمایش‌ها بسیار خوب است، اما متأسفانه حاشیه‌ی صوتی نسخه‌ای که در اختیار داشتم، افتضاح بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد soundtrack

    1. noun music accompanying movie
      Synonyms: movie album, movie music, soundstripe

    ارجاع به لغت soundtrack

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «soundtrack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soundtrack

    لغات نزدیک soundtrack

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند