با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Puree

pjʊˈreɪ pjʊˈreɪ ˈpjʊəreɪ ˈpjʊəreɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pureed
  • شکل سوم:

    pureed
  • سوم‌شخص مفرد:

    purees
  • وجه وصفی حال:

    pureeing
  • شکل جمع:

    purees

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: purée 

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
غذا و آشپزی پوره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- She pureed the ripe tomatoes and added them to the pasta sauce.
- او گوجه‌فرنگی‌های رسیده را پوره کرد و به سس پاستا افزود.
- Please purée these apples.
- لطفاً این سیب‌ها را پوره کنید.
noun countable uncountable
غذا و آشپزی پوره (نوعی ماده‌ی خوراکی که با خرد کردن سبزیجات و حبوبات و میوه‌ی خام یا پخته در مخلوط‌کن و سپس از صافی گذراندن آن درست می‌شود)
- a tomato puree
- پوره‌ی گوجه فرنگی
- a purée of beans
- پوره‌ی لوبیا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد puree

  1. verb Rub through a strainer or process in an electric blender
    Synonyms: blend, mush, strain, paste, pulp, soup

ارجاع به لغت puree

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «puree» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/puree

لغات نزدیک puree

پیشنهاد بهبود معانی