با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Soupcon

ˈsuːpsɑ̃ː ˈsuːpsɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مقدار کم، اندازه کم، کمی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soupcon

  1. noun small amount
    Synonyms: atom, crumb, dab, dash, drop, flash, hint, iota, particle, pinch, ray, scintilla, shade, shred, small bit, small quantity, smidgen, sparkle, speck, spot, suggestion, tinge, trace, whiff, whisper

ارجاع به لغت soupcon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soupcon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soupcon

لغات نزدیک soupcon

پیشنهاد بهبود معانی