امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Atom

ˈætəm ˈætəm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    atoms

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
شیمی فیزیک اتم (کوچک‌ترین ذره‌ی تشکیل دهنده‌ی ماده) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Atoms combine to form molecules.
- به هم پیوستن اتم‌ها ملکول‌ها را تشکیل می‌دهد.
- A water molecule is made up of two hydrogen atoms and one oxygen atom.
- یک مولکول آب از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن تشکیل شده است.
noun countable
ذره، ریزه، خرده، خرده‌ریز
- The slightest atom of dust will harm the computer.
- کوچک‌ترین ذره‌ی گردوخاک به کامپیوتر صدمه می‌زند.
- There is not one atom of romance in her.
- حتی یک ذره عشق هم در وجودش نیست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد atom

  1. noun smallest part of something
    Synonyms:
    bit crumb dot fragment grain iota jot minimum mite modicum molecule morsel mote ounce particle scintilla scrap shred smidgen speck spot tittle trace whit

ارجاع به لغت atom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «atom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/atom

لغات نزدیک atom

پیشنهاد بهبود معانی