امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mite

maɪt maɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mites

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mite

  1. noun A tiny amount
    Synonyms:
    insect bit speck bug parasite iota minim molecule jot particle smidgen tick crumb dab dash dot dram drop acarid fragment grain atom modicum touch ort ounce scrap hint scruple minute shred tinge mote tittle trifle nit whit spot pinch soupçon

ارجاع به لغت mite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mite

لغات نزدیک mite

پیشنهاد بهبود معانی