گذشتهی ساده:
tingedشکل سوم:
tingedسومشخص مفرد:
tingesوجه وصفی حال:
tingingشکل جمع:
tingesشکل نوشتاری دیگر این لغت در حالت وجه وصفی حال: tingeing
رگه، مقدار کم (از رنگ یا احساس)
Her skin had an unhealthy yellowish tinge.
پوست او کمی رنگ زرد بیمارگونه داشت.
There was a tinge of anger in her voice.
اثر ضعیفی از خشم در صدای او وجود داشت.
آغشته کردن، داشتن کمی از چیزی، مختصری از چیزی داشتن، با چیز کمی همراه شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Mina's dark hair has become tinged with gray.
موی تیرهی مینا کمی خاکستری شده است.
The film’s ending was tinged with melancholy.
پایان فیلم با کمی اندوه همراه بود.
joy tinged with sorrow
رنگ شادی آمیخته با غم
گذشتهی ساده tinge در زبان انگلیسی tinged است.
شکل سوم tinge در زبان انگلیسی tinged است.
شکل جمع tinge در زبان انگلیسی tinges است.
وجه وصفی حال tinge در زبان انگلیسی tingeing است.
سومشخص مفرد tinge در زبان انگلیسی tinges است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tinge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tinge