گذشتهی ساده:
dyedشکل سوم:
dyedسومشخص مفرد:
dyesوجه وصفی حال:
dyeingشکل جمع:
dyesرنگ، رنگزنی، رنگ کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Genuine Persian rugs are made with vegetable dyes.
فرشهای اصیل ایرانی را با رنگ گیاهی میسازند.
Does she dye her hair?
آیا او گیسوی خود را رنگ میزند؟
Wool dyes readily with acid dyes.
پشم با رنگهای اسیدی بهآسانی رنگ میشود.
to dye a white shirt red
پیراهن سپید را قرمز رنگ کردن
At first Nayeb Hossein and his brother were dyers.
نایب حسین و برادرش در آغاز رنگرز بودند.
a traitor of the deepest dye
خائن به تمام معنی، خبیثترین خائن
of the deepest (or blackest) dye
از بدترین نوع، بسیار بد، خبیث
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dye» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dye