زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Impregnate

ɪmˈpreɡneɪt ˈɪmpreɡneɪt

گذشته‌ی ساده:

impregnated

شکل سوم:

impregnated

سوم‌شخص مفرد:

impregnates

وجه وصفی حال:

impregnating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adjective adverb

آبستن کردن، لقاح کردن، اشباع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Clothing impregnated with smoke.

لباس‌هایی که پر از دود شده‌است.

He was impregnated with Marxist ideas.

مغز او را از عقاید مارکسیستی پر کرده بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد impregnate

  1. verb infuse, fill; make pregnant
    Synonyms:
    fill fertilize produce reproduce saturate soak steep charge conceive fecundate implant inseminate inoculate leaven overflow permeate pervade procreate seethe sodden souse suffuse drench transfuse imbrue percolate
    Antonyms:
    take out deplete

سوال‌های رایج impregnate

گذشته‌ی ساده impregnate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده impregnate در زبان انگلیسی impregnated است.

شکل سوم impregnate چی میشه؟

شکل سوم impregnate در زبان انگلیسی impregnated است.

وجه وصفی حال impregnate چی میشه؟

وجه وصفی حال impregnate در زبان انگلیسی impregnating است.

سوم‌شخص مفرد impregnate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد impregnate در زبان انگلیسی impregnates است.

ارجاع به لغت impregnate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impregnate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impregnate

لغات نزدیک impregnate

پیشنهاد بهبود معانی