فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pervade

pərˈveɪd pəˈveɪd

گذشته‌ی ساده:

pervaded

شکل سوم:

pervaded

سوم‌شخص مفرد:

pervades

وجه وصفی حال:

pervading

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فراوان یا شایع بودن، نفوذ کردن، به ‌داخل راه یافتن، پخش شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the strong smell that pervades most public bathrooms

بوی تندی که اکثر مستراح‌های عمومی را فراگرفته است

on Thursdays an air of fatigue and boredom pervaded the school

پنجشنبه‌ها حالت خستگی و ملالت مدرسه را فرامی‌گرفت

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the fear pervaded his spirit

ترسی که بر روحش مستولی شد

the pervading sense of despair in that country

حس فراگیر نومیدی در آن کشور

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pervade

  1. verb affect strongly; spread through
    Synonyms:
    fill extend penetrate diffuse suffuse permeate imbue infuse charge overspread impregnate transfuse percolate

ارجاع به لغت pervade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pervade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pervade

لغات نزدیک pervade

پیشنهاد بهبود معانی