فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pervading

گذشته‌ی ساده:

pervaded

شکل سوم:

pervaded

سوم‌شخص مفرد:

pervades

معنی

adjective

درون‌گستر، فراگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pervading

  1. verb spread or diffuse through
    Synonyms:
    spreading diffusing filling saturating suffusing permeating impregnating imbuing penetrating transfusing charging animating freighting

ارجاع به لغت pervading

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pervading» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pervading

لغات نزدیک pervading

پیشنهاد بهبود معانی