فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Peruvian

pəˈruːviən pəˈruːviən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    peruvians

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پِرویی، وابسته یا متعلق به کشور پِرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- They visited some traditional Peruvian markets.
- آن‌ها از چند بازار سنتی پرویی بازدید کردند.
- He enjoys reading about Peruvian history and its ancient civilizations.
- او از مطالعه کردن درباره‌ی تاریخ پرو و تمدن‌های باستانی آن لذت می‌برد.
noun countable
(فرد) پِرویی، اهل پِرو، بومی پِرو، ساکن کشور پِرو
- A Peruvian won the international marathon.
- فردی پرویی برنده‌ی ماراتن بین‌المللی شد.
- Peruvians celebrate their Independence Day with great enthusiasm.
- اهالی پرو روز استقلال خود را با شور‌وشوق زیادی جشن می‌گیرند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت Peruvian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Peruvian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peruvian

لغات نزدیک Peruvian

پیشنهاد بهبود معانی