آخرین به‌روزرسانی:

Whiten

ˈwaɪtn ˈwaɪtn

گذشته‌ی ساده:

whitened

شکل سوم:

whitened

سوم‌شخص مفرد:

whitens

وجه وصفی حال:

whitening

معنی و نمونه‌جمله

adverb

سفیدکردن، سفیدشدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

a toothpaste that whitens the teeth

خمیردندانی که دندان‌ها را سفید می‌کند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whiten

  1. verb make or become extremely pale
    Synonyms:
    pale turn pale lighten fade dull white blanch bleach silver chalk etiolate decolorize decolor frost grizzle blench whitewash
    Antonyms:
    darken blacken dirty

لغات هم‌خانواده whiten

  • verb - transitive
    whiten

سوال‌های رایج whiten

گذشته‌ی ساده whiten چی میشه؟

گذشته‌ی ساده whiten در زبان انگلیسی whitened است.

شکل سوم whiten چی میشه؟

شکل سوم whiten در زبان انگلیسی whitened است.

وجه وصفی حال whiten چی میشه؟

وجه وصفی حال whiten در زبان انگلیسی whitening است.

سوم‌شخص مفرد whiten چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد whiten در زبان انگلیسی whitens است.

ارجاع به لغت whiten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whiten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whiten

لغات نزدیک whiten

پیشنهاد بهبود معانی