گذشتهی ساده:
chalkedشکل سوم:
chalkedسومشخص مفرد:
chalksوجه وصفی حال:
chalkingشکل جمع:
chalksتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- با گچ نوشتن یا علامت گذاری کردن 2- طرح کردن، به اجمال شرح دادن یا تعیین کردن
به دست آوردن، دست یافتن به (پیروزی)، به ثبت رساندن (امتیاز)
به حساب چیزی گذاشتن، ناشی از چیزی دانستن، به پای چیزی نوشتن (تقصیر و غیره)، به حساب کسی گذاشتن (هزینه)
(انگلیس) به هیچوجه، ابداً
(عامیانه) اطاعت کامل کردن، مواظب رفتار خود بودن
کاملاً متفاوت، بسیار ناهمانند، دارای فرق از زمین تا آسمان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chalk» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chalk