آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Tincture

ˈtɪŋktʃər ˈtɪŋktʃə

معنی tincture | جمله با tincture

تنتور، طعم جزئی، اثر جزئی، رنگ جزئی، ته‌رنگ، رنگ زدن، آلودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

all the tinctures of the rainbow

همه‌ی رنگ‌های رنگین‌کمان

There was a tincture of sincerity in her voice.

نشانه‌ی خفیفی از خلوص نیت در صدای او وجود داشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

petals tinctured with deep red

گلبرگ‌های دارای ته رنگ قرمز سیر

a message tinctured with hope

پیامی که از آن بوی امید می‌آمد

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tincture

  1. verb to impart color to

ارجاع به لغت tincture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tincture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tincture

لغات نزدیک tincture

پیشنهاد بهبود معانی