فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Elixir

iˈlɪksər ɪˈlɪksə ɪˈlɪksə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

ادبی اکسیر، کیمیا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He believed the elixir would unlock the secrets of the universe.

او بر این باور بود که این اکسیر، اسرار جهان را هویدا می‌کند.

She discovered an elixir that could cure any ailment.

او اکسیری را کشف کرد که می‌تواند همه‌ی بیماری‌ها را درمان کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Ancient texts often reference the elixir of youth as a mythical substance.

متون باستانی اغلب به اکسیر جوانی به‌عنوان ماده‌ای افسانه‌ای اشاره می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elixir

  1. noun a substance, usually a liquid, with a magical power to cure, improve, or preserve something
    Synonyms:
    medicine solution mixture potion extract cure-all panacea principle elixir of life philosopher’s stone

ارجاع به لغت elixir

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elixir» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elixir

لغات نزدیک elixir

پیشنهاد بهبود معانی