آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ آبان ۱۴۰۴

    Retool

    American: ˌriːˈtuːl British: ˌriːˈtuːl

    معنی retool | جمله با retool

    adverb

    مجدداً با ابزار تجهیز کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    to retool a factory for armaments production

    کارخانه‌ای را برای تولید اسلحه ابزارورزی (تجهیز مجدد) کردن

    a period of economic retooling

    دوران نوسامانی اقتصادی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد retool

    1. verb revise or reorganize, especially for the purpose of updating and improving
      Synonyms:
      revise

    سوال‌های رایج retool

    معنی retool به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «retool» در زبان فارسی به «مجدداً با ابزار تجهیز کردن»، «تجهیز مجدد» یا «اصلاح ابزار و فرآیندها» ترجمه می‌شود.

    این واژه از ترکیب re به معنای «دوباره» و tool به معنای «ابزار» ساخته شده و در اصل به معنای تغییر یا به‌روزرسانی ابزارها، ماشین‌آلات یا فرآیندها برای کارایی بهتر یا تولید متفاوت است. به‌طور گسترده، retool به مفهوم بهبود یا تغییر ساختار موجود برای دستیابی به عملکرد بهتر یا اهداف جدید اشاره دارد.

    در صنعت و تولید، retool به معنای تجهیز دوباره‌ی خطوط تولید یا کارخانه‌ها برای تولید محصولات جدید یا بهبود کیفیت است. به عنوان مثال، اگر یک کارخانه تولید خودرو تصمیم بگیرد مدل جدیدی بسازد، ممکن است ماشین‌آلات و ابزارهای خود را retool کند. این فرآیند شامل تغییرات فنی، نصب تجهیزات جدید و آموزش کارکنان است و هدف آن افزایش بهره‌وری، کاهش ضایعات و ارتقای کیفیت محصول نهایی است.

    در زمینه‌های کسب‌وکار و مدیریت، retool می‌تواند به اصلاح ساختارها، فرآیندها یا مهارت‌های کارکنان اشاره داشته باشد. شرکت‌ها برای سازگاری با فناوری‌های جدید، تغییر نیاز بازار یا بهبود عملکرد تیم‌ها، فرآیندهای کاری و ابزارهای خود را retool می‌کنند. این کاربرد نشان می‌دهد که retool تنها به ابزار فیزیکی محدود نیست و شامل بازنگری، بهبود و به‌روزرسانی کلی سیستم‌ها و روش‌ها نیز می‌شود.

    از دیدگاه فناوری و نوآوری، retool به معنای استفاده از فناوری‌ها و روش‌های جدید برای جایگزینی یا بهبود سیستم‌های قدیمی است. این مفهوم در عصر دیجیتال و صنعت ۴.۰ اهمیت ویژه‌ای دارد، زیرا توانایی تطبیق سریع با تغییرات بازار و فناوری، کلید رقابت‌پذیری و موفقیت سازمان‌ها محسوب می‌شود.

    در زبان عمومی و استعاری، retool می‌تواند به معنای آماده‌سازی دوباره فرد یا گروه برای چالش‌های جدید باشد. به عنوان مثال، می‌توان گفت: “The team needed to retool their approach to meet the new client demands”، که بیانگر اصلاح استراتژی یا مهارت‌ها برای دستیابی به هدف جدید است. این کاربرد استعاری نشان می‌دهد که مفهوم retool فراتر از ابزار فیزیکی است و به تغییر و بهبود راهکارها و نگرش‌ها نیز اطلاق می‌شود.

    «retool» واژه‌ای است که بیانگر به‌روزرسانی، بازسازی و اصلاح ابزارها، فرآیندها و مهارت‌ها برای دستیابی به عملکرد بهتر یا تطبیق با شرایط جدید است. این واژه در صنعت، فناوری، مدیریت و حتی زندگی شخصی کاربرد دارد و نشان می‌دهد که موفقیت مستلزم توانایی اصلاح و آماده‌سازی دوباره منابع و روش‌هاست.

    ارجاع به لغت retool

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «retool» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retool

    لغات نزدیک retool

    • - retiring
    • - retook
    • - retool
    • - retorsion
    • - retort
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.