آخرین به‌روزرسانی:

بیرون رفتن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

به خارج رفتن

فونتیک فارسی

biroon raftan
فعل لازم

to go out, to exit, to date

بیرون رفتن در این باران حماقت است.

It is silly to go out in this rain.

بچه‌ها برای بیرون رفتن و بازی در پارک هیجان‌زده هستند.

The kids are excited to go out and play in the park.

دستشویی رفتن

فونتیک فارسی

biroon raftan
فعل لازم

عامیانه to go to the bathroom, to use the toilet

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او در حین جلسه سریعاً به بیرون رفت.

She quickly went to the bathroom during the meeting.

قبل‌از شروع فیلم باید به بیرون بروم.

I need to use the toilet before the movie starts.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بیرون رفتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیرون رفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیرون رفتن

لغات نزدیک بیرون رفتن

پیشنهاد بهبود معانی