شکل جمع:
huesرنگ (از منظر طیفهای مختلف آن)
The sunset displayed a beautiful hue of orange and pink.
غروب آفتاب رنگ زیبای نارنجی و صورتی را به نمایش گذاشت.
I prefer a green of a darker hue.
من سبز تیرهتری را ترجیح میدهم.
She chose a deep blue hue for the living room walls.
او رنگ آبیتیره را برای دیوارهای اتاق نشیمن انتخاب کرد.
the hues and shades of twilight
رنگها و سایهروشنهای شامگاهان
various hues of red
گونههای مختلف قرمز
ادبی گروه، نوع، گونه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The conference attracted experts of various hues.
این کنفرانس متخصصانی از گروههای مختلف را جذب کرد.
The community embraces people of every cultural hue.
این جامعه، از مردم با هر نوع فرهنگی استقبال میکند.
political parties of every hue
همهگونه احزاب سیاسی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hue» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hue